عشق زندگیمون آرشیناعشق زندگیمون آرشینا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 22 روز سن داره

آرشینا بهترین اتفاق زندگی ما

پروژه پمپرز و شير

  عزيزززززززززززززززززززززززززززززززززتر از جونم،دخترم امروز يه جور عجيبي دلم گرفته و ابريست الان دقيقا يك ماه و نيم است كه از مريض شدنت ميگذره و من ديگه پمپرزت نيمكنم و خيلي راحت از پوشك گرفتمت چون خودت دوست داشتي . چهارشنبه هفته ي گذشته برديمت چشم پزشكي و گفت كه زمينه آستيگمات داري و بايد چيزهايي كه ويتامين A داره زياد بخوري تا 6 ماه ديگه كه ببريمت چكاپ و اين امر باعث شد كه پروژه از شيرگرفتنت رو شروع كنم تا خواركت خوب بشه چون به هواي شير من هيچي نميخوري و اين شير برات لذيذترين خوردنيه و بهم خيلي وابسته اي .فعلا شير روزت رو قطع كردم و تا همين الان از نگاهات ديوونه شدم.مياي ميگي مامان جي جي بده اه...
26 بهمن 1392

23 ماهگي عشقم...

  23 ماهگيت مباركه نفس هر ثانيه      خالی شده خونه از حس تنهایی ... آرامشه محضه وقتی تو اینجایی بدون تو هیچم موجی سرازیرم یه رفت تو برگشت فقط عقب میرم یه شعر بی شاعر یه عشق بی معشوق یه کوه بی قله یه دشت بی شیرم بدون تو هیچم یه تانگوی مفرد، یه جاده بی مقصد یه پوچی ممتد، سرابی تودرتو پس ته پیچم بدون تو هیچم, بدون تو هیچم   الان به جرات ميتونم بگم شدي همدم هر ثانيه هام .دوست دارم ،عاشقتم،ميميرم برات،واسه صحبت كردنات ،اخماي شيرينت كه بعدش ميزني زير خنده .واسه شيطنتات و همه و همه و همه كاراي دوست...
21 بهمن 1392

اينجا همه ي عكسا و مدل ها درهمه...

مامانم راست ميگه اينجا همه چي درهمه چراااااااااا چون من اصلا يه جا آروم نگرفتم واسه عكس گرفتن،خودتون ببينين و قضاوت كنين   يه كم  ژست بگيرممممممممممممم من   اينم اسبمه...كلاه سرش كردم   كلاه مامانم واسم يه كم بزرگه     زير مبلامون مخفيگاه منه   فقط تونستم روي بخاري آروم بگيرم   ماماني واسه ژست گرفتنم زوده ها بالاخره تونستم بهتون دست رسي پيدا كنم .شما چرا اين تويين؟؟؟ خسته شدماااااااااااا نشستن خانومانه روي مبل بدون شرح اسبم خراب شده تعميرش ميكنم   ...
5 بهمن 1392

شهر بازي

  به نام خدايي كه در همين نزديكيست ما بعد از 3 هفته بيماري و نقاحت براي تنوع و با توجه به آلودگي و سرما تصميم گرفتيم دخملي رو ببريم خانه بازي كه به دخترم خيلي خوش گذشت.                 اين خرگوش آبي هم كه ميبينيد، من توي يه بازي برنده شدم.     ...
5 بهمن 1392

مرخصي استعلاجي كارمند كوچولوي من

يو هووووووووووووووووو من اومدم با انرژي مثبت   نخندين اولا كه من مريض بودم مرخصي استعلاجي دارم ثانيا از 6 ماهگي دارم ميرم مهد،يه كم خسته شدم ثالثا تا 11 ظهر ميخوابم،دوباره 2 ظهر ميخوابم صبحونه،نهار،شام ميخورم ديگه ديششششششششش نميكنم و پمپرز نميشم براي مستقل شدنم آفرين بگين ضمنا تا 12 شبم بيدارم بدليل جبرانيات خواب روز خلاصه راضي ام و همش دوست دارم برم بيرون و پارك . اسم قناري خونه ما پكوله،هي ميگن نبايد دست بزني بهش   امتحانش ضرر نداره كه ؟؟؟ ميگن روي اجسام كوچيك نميشه نشستش،ولي ميشه ببينين ... ...
5 بهمن 1392
1